عصر ديروز یکشنبه چهارم تيرماه، مهندس جلال محمودزاده، نمايندهی سابق مردم مهاباد و رئيس فراكسيون نمايندگان اهلسنت دورهی هشتم مجلس شوراى اسلامى در دفتر مركزى جماعت دعوت و اصلاح ايران حضور يافت و با استاد عبدالرحمن پيرانى، دبيركل جماعت ديدار و گفتگو كرد.
در اين ديدار، كه جمعى از اعضاى دفتر مركزى نيز حضور داشتند، ابتدا آقای محمودزاده، گزارشی از اقدامات و فعاليتهاى فراكسيون را بيان كرد و از جماعت دعوت و اصلاح ايران به عنوان تشكلی مدنى كه در چارچوب قانون اساسى، حقوق و آزادىهاى مشروع شهروندان اهلسنت را پيگيری میكند، قدردانى كرد.
در ادامه، استاد عبدالرحمن پيرانی، ضمن ابراز خرسندی از حضور آقاى مهندس محمودزاده در دفتر جماعت، تلاشها و اقدامات فراكسيون نمايندگان اهل سنت مجلس هشتم را ارزشمند و ماندگار ارزيابى كرد و ضمن تأكيد بر اين كه هر يك از نمايندگان در حقيقت نمايندهی تمام شهروندان كشور هستند و بايد در هر دو بعد تقنينى و نظارتى حقوق و مطالبات همهی شهروندان را مد نظر داشته باشند، افزود: در اين ميان توجه مضاعف نمايندگان مناطقِ داراى ويژگىهاى هويتى قومى مذهبى خاص به خواستهاى هويتى موكلانشان ضرورت دارد و از نمايندگان مجلس نهم انتظار مىرود در جهت فعال نمودن همهی ظرفيتهاى قانون اساسى تلاش نمايند و فراكسيون نمايندگان اهل سنت مجلس نهم، كارهاى ناتمام مجلس هشتم را كامل نمايد، تا زمينهی برخوردارى همهی شهروندان از همهی حقوق شهروندى، بيش از پيش فراهم شود.
وى همچنين، ضمن بيان تاريخچهاى از جماعت، گزارشى از آخرين اقدامات و دستاوردها را برشمرد.
در پايان اين ديدار، لوح تقدير جماعت، از سوي استاد پيرانى به آقاي محمودزاده تقديم شد.
نظرات
دانا
05 تیر 1391 - 12:27از زحمات ایشان تقدیرمی شود خدا جزای خیرشان دهد.
سردشت
05 تیر 1391 - 02:40با تشکر از زحمات و تلاش های مجدانه مهندس محمودزاده به عنوان نماینده حق گو و مدافع حقوق قانونی اهل سنت و مردم کردستان ,از حس قدرشناسی جماعت و جناب ماموستا پیرانی نسبت به نماینده محبوب و شجاع کردستان سپاس گزارم.
سلام
05 تیر 1391 - 08:39ضمن عرض سلام از زحمات شبانه روزی ماموستا پیرانی ومهندس محمودزاده بی نهایت متشکریم. اجرکم عندالله
سوین
06 تیر 1391 - 12:15سلام و رحمت خدا بر شما و همه ی مسلمانان. الهی خالصانه شکرت... جناب استاد پیرانی, صمیمانه ممنونم... مهندس عزیز صمیمانه متشکرم... و همینطور از تمام کسانی که به نوعی در رسیدن این خبر به ما نقش داشتن سپاسگزارم. تمام اجزای جامعه ی اسلامی,خیلی به این ارتباطات احتیاج دارن و به هر ارتباطی که ذره ای به پیشرفت و احیای اسلام راستین کمک میکنه.مثال دیگه و سازنده ترش ارتباط های نزدیک با جماعت ها و احزاب دیگه و مسلمون های مناطق و مذاهب و فقه های دیگه ست.مسلمون ها بهش احتیاج دارن, غیر مسلمونها هم احتیاج دارن... مسلمون ها واسه ی پیشرفت دینی و ایمانی و عقیدتی شون,غیر مسلمونها - گرچه خودشون از این احتیاجشون خیلی غافل هستن- واسه اینکه مثل ما افتخار مسلمون شدن و در پی فضل الهی بودن نصیبشون بشه. همه میدونیم که خیلی از اسلام واقعی دور هستیم.میدونیم که مردمِ حداقل شهرهای ما , خصوصا - ضمن تأکید پرفشاری عرض میکنم - جوانان , خیلی به مسئولیت پذیری ما, به ادای وظیفه کردن ما بستگی دارن.ما هم خیلی به هم دیگه احتیاج داریم و در مجموع همه مون با تمام هستی و بقامون عاجزانه محتاج رب العالمین هستیم.تو این دوره که تضادها و سر در گمی ها, چندگانگی ها و حتی بیگانگی ها پا فراتر از سطح ظواهر گذاشتن و در اعماق قلب ها رسوخ کردن و شک و تردیدهای وحشتناکی ,اوضاعی بس مهیب و عمل و عکس العمل های شرم آور انسانها در زندگی رو رقم زدن...تو این دوره که فرهنگ ها , عقاید, برنامه ها و...یی که فقط خوشایند نفس سرکش انسان هستن, بطور وسیعی دامن زدن, برنامه هایی که به ظاهر سازنده هستن ولی فقط سر سوزنی که با بصیرت, نگری بهشون میندازی متوجه میشی که مخرب و نالان کننده ی فطرت پاک و مسجود انسان هستن و حتی نالان کننده ی عقل محدود. بی شک همه این رو هم خوب میدونیم که اسلامِ واقعی خورشیدی نورانی و جهان شموله. اسلام دین مداراست.دین زیبایی ها و کسب زیبایی هاست.دین آرامش, صلح,حقوق بشر,وحدت درونی و تمام کمالات, عزت و بزرگواری ها و بطور خلاصه در یک عبارت "اسلام دین ایده آل فطرت کمال طلب و زیبایی خواه انسانه" چرا که مدون به تدوین منبع و سرچشمه ی مطلق کمالات و زیبایی هاست.ما ایمان داریم که برنامه ی ما بر حقّه.ایمان داریم اسلام همون حقیقت زیبای محض و بی رقیبیه که بشر خواسته و ناخواسته همیشه در پی اون بوده و هست.ولی افسوس که به قدری جاهل و نادانه که هستن انسانهایی که بی توجه به فریادهای فطرتشون و یا به تعبیر قرآن کریم "صم بکم" انکارش میکنن.قبولش نمیکنن و خیلی ها هم شناسنامه ای و ارثی دارنش و کلا به اصطلاح تو باغش نیستن که نسبت به چه عظمتی بی توجه هستن. این وسط ما باید بدونیم و فراموش نکنیم مسئولیت خاصی داریم.خاص, زیبا و سنگین...تقریبا در تمام جوامع دنیا این جمله که "خوشبختی دیگران بخش مهمی از سعادت ماست" صادقه ؛چه برسه به جامعه ی اسلامی و امت محمدی(ص) که در اصلش باید اینطور باشه که همه ی افراد جسم هایی هستند ولی با یک روح...*روح محمدی(ص)*. ماهرکدوممون به برکت بی پایان اسلام و رحمت و بخشش خدای عزیز و متعال و به عشق الهی , به نوعی و از جنبه یا جوانبی بر بعضی ها و شاید خیلی ها برتری هایی داشته باشیم.مثلا منی که نعمت باسواد بودن ,داشتن رایانه,توانایی کار با اون,دسترسی به اینترنت,ایمان به کلماتی که تایپ میکنم و حتی این نعمت بزرگ که توانایی این جمله بندی ها رو دارم و این جملات رو بلدم که هریک از اینها از به هم پیوستگی و حضور هزاران و هزاران نعمت دیگه موجودیت پیدا کردن؛ نصیبم شده ,نسبت به خیلی ها که اینارو ندارن برتری دارم.نسبت به کسی که فلج یا عقب مانده ی ذهنیه, نسبت به اونهایی که بی سواد یا کم سوادن - که متأسفانه تو جامعه ی اهل سنت کم هم نیستن – و.... و.... و.... مسلما وظیفه ی سنگین تری در مقابل پروردگار منعمم دارم.پس باید سعی کنم و به هر قیمتی که شده دست کم , بخشی از این وظیفه م رو ادا کنم. برای ییدا کردن بهترین الگو برای این احساس وظیفه مثل بهترین الگویی که برای تمام خوبیهای دیگه داریم بازهم رسول الله (ص) هستن.رسول اکرم(ص) که با یقین و ایمان قلبی به حق بودن اسلام و توحید و معاد و با مهر و شفقتی که نسبت به انسانها داشتن,نه تنها تمام عمرشون رو با تحمل سختی های و دشواری های زیادی صرف انذار مردم و تربیت اسوه های جاوید, من جمله خلفای راشدین (رض) کردن که انقدر واسه جهل و گمراهی دیگرون غصه خوردن که خودِ حق تعالی از این همه غم خوردن نهی کردشون. پس ما که با هم ارتباط نزدیک و جمعی داریم...چه از طریق گروه ها و جماعت ها,چه از طریق نمازهای جماعت مساجد,چه از طریق جلسات دینی,سایت های اسلامی,کلاس های قرآنی و... اولا که باید سعی کنیم روابط بین خودمون رو "واقعا اسلامی" کنیم,ثانیا باید با تمام قوا سعی کنیم مصداق یک مسلمون واقعی باشیم و یک مسلمون واقعی و یا یک جمع واقعا اسلامی بطور اتوماتیک(!) الگوی دیگران میشه.جاذب قلب هاست و مصلح جامعه و زمانه. یه توضیح هم واسه اونایی که مثل خود من(!) میگن مصداق مسلمون واقعی شدن سخته و شاید هم بعضی ها بگن "شدنی نیست"....اول اینکه "با وجود خدا, در دنیا هیچ بن بستی نیست, یا راهی باید یافت یا راهی باید ساخت" دوم اینکه عزیزم...من نمیگم حتما باید اینطور بشی و جسارتا اگه نشی به درد نمیخوری.عرض من اینه که باید تمام سعی و تلاشت رو به این منظور و با این هدف بکار بگیری.مولانا میگه..."مرغ چون از زمین بالا پرد,اگرچه به آسمان نرسد این قدر باشد که از دام دور باشد".مهم اینه که تو که در این تکاپو باشی و به این مهم رسیدن دغدغه ی تو بشه کمتر از یاد خدا غافل میشی, خیلی از مسائل دنیایی واست کم ارزش و حتی بی ارزش میشن,بیشتر ذهنت درگیر پیدا کردن راه هایی واسه رسیدن به این هدف مقدس میشه و در نتیجه بیشتر بار مثبت میگیره و از بسیاری از افکار پوچ دور میشه و بهتر از همه خلاق هم میشه و...............ضمنا قال تعالی "الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا" و بی شک وعده ** الله ** حقّه.خوشبختانه میتونم با یقین این رو هم بگم که یه تناسبی که این میون هست اینه که اگه در این عصر مسلمون واقعی شدن سخته, یه ذره و حتی با چندتا ویژگی به ظاهر ساده ولی اساسیِ مسلمون واقعی هم میشه خیلی خیلی سازنده و مفید بود.مثل صداقت,محبت,آرامش حاصل از توکل و.... و بیاید داغ به دل شیطان رجیم بذاریم, هرگز تسلیمش نشیم,هرگز تسلیم نفسمون نشیم.دعا کنیم که خداوند قدیر و منان یارای مبارزه و قدرت به خاک مالیدن بینی شون رو بهمون عنایت کنه,باز هم جمله ی زیبای مولانا رو وسط میکشم......"مرغ چون از زمین بالا پرد,اگرچه به آسمان نرسد این قدر باشد که از دام دور باشد".حتی اگه در مبارزه ی با نفس و شیطان و اصلا مبارزه با تمام عواملی که مارو خلاف جهت بندگی خدا میکشن پیروز نشیم...خیلی زشته که تسلیم بشیم...بهتره که در حال مبارزه بمیریم. و باز هم... الهی خالصانه شکرت... جناب استاد پیرانی, صمیمانه ممنونم... مهندس عزیز صمیمانه متشکرم... و همینطور از تمام کسانی که به نوعی در رسیدن این خبر به ما نقش داشتن سپاسگزارم. دوستتون دارم و التماس دعا... والسلام